اثر دوم: مرد نميتواند بيش از گردي صورت و دستها تا مچ را از نامحرمان زن ببيند، اما ميتواند به موها و قسمت محدودي از پاها و دستها و بدن محارم كه معمولاً در ميان محارم پوشانده نميشود، نگاه كند.
نكته: اين دو اثر هميشه جاري است مگر در مورد خواهر زن، كه در عين اينكه نامحرم است، نميتوان قبل از طلاق يا وفات و پايان دوران عدّه طلاق يا وفات خواهرش با او ازدواج كرد.
براي اينكه با محارم آشنا شويم ابتدا محارم نسَبي (خوني) و سپس محارم سببي (به واسطه ازدواج) و در نهايت محارم رضاعي (به واسطه شير خوردن) ذكر ميشود.
*محارم نَسَبي (خوني)
- محارم نسبت به مردان:
1. مادر، مادربزرگ پدري و مادري هر چه بالاتر روند.
2.دختر خود انسان و دخترِ پسر يا دخترِ دختر انسان (نوهها و نتيجهها هر چه پايينتر روند).
3.خواهر يعني دختري كه مادر او يا پدر او يا هر دوي آنان با مرد مزبور يكي باشد.
4.اولاد و نوهها و نتيجههاي خواهر هر چه پايينتر روند.
5. اولاد و نوهها و نتيجههاي برادر هر چه پايينتر روند
6. عمّه خود شخص و عمّه پدر و مادر و نيز عمّه مادر بزرگها و پدر بزرگها (دختر عمّه و اولاد او محرم نيستند)
7.خاله خود شخص و خاله پدر و مادر و نيز خاله مادر بزرگها و پدر بزرگها (دختر خاله و اولاد او محرم نيستند)
نكته: عمهي عمّه و خالهي خاله اگر عمّه يا خاله پدر يا مادر انسان هم باشند مَحرمند و الا مَحرم نيستند.
- محارم نسبت به زنان:
1.پدر و پدر بزرگ پدري و مادري هر چه بالاتر روند.
2. پسر خود انسان و پسرِ پسر يا پسرِ دختر انسان (نوه ها و نتيجه ها هر چه پايينتر روند).
3.برادر؛ يعني هر مردي كه پدر او يا مادر او يا هر دوي آنان با دختر مزبور يكي باشد.
4. اولاد و نوهها و نتيجههاي برادر هر چه پايينتر روند.
5. اولاد و نوهها و نتيجههاي خواهر هر چه پايينتر روند.
6. عموي خود شخص و عموي پدر و مادر و نيز عموي مادر بزرگها و پدر بزرگها (پسر عمو و اولاد او مَحرم نيستند)
7. دايي خود شخص و دايي پدر و مادر و نيز دايي مادر بزرگها و پدر بزرگها (پسر دايي و اولاد او مَحرم نيستند)
نكته: دايي دايي و عموي عمو اگر دايي يا عموي پدر يا مادر انسان هم باشند مَحرمند و الا مَحرم نيستند.
*محارم سببي
محارم سببي كساني هستند كه به واسطه عقد ازدواج صحيح دائم يا موقت به يكديگر محرم ميشوند. چنانكه معلوم است هيچ فرقي از جهت ايجاد محرميت بين ازدواج دائم و موقت، وجود ندارد.
- محارم سببي نسبت به مردان
به محض جاري شدن صيغه عقد ازدواج دائم يا موقت، مادر و مادربزرگهاي عروس هر چه بالاتر روند، نسبت به داماد مَحرم ابدي ميشوند. يعني حتي بعد از مرگ يا طلاق عروس هم مَحرم باقي ميمانند.
اگر مرد با زني ازدواج كند كه از شوهر سابق خود دختر دارد، با صرف عقد كردن، اين دختر بر شوهر دوم مَحرم نميشود، بلكه محرميت بين اين دختر و شوهر دوم مادرش، بعد از وقوع نزديكي بين آن زن و شوهر حاصل ميشود.
- محارم سببي نسبت به زنان
بعد از جاري شدن صيغه عقد ازدواج دائم يا موقت، پدر شوهر و پدر بزرگهاي شوهر هر چه بالاتر روند براي هميشه به عروس محرم ميشوند؛ يعني حتي بعد از مرگ شوهر يا طلاق گرفتن عروس، اين محرميت باقي ميماند.
اگر زن با مردي ازدواج كند كه از زن سابق خود پسر دارد، به محض اجراي صيغه عقد دائم يا موقت، محرميت ابدي بين زن بابا و پسر حاصل ميشود و نيازي به وقوع نزديكي نيست.
نكته: با توجه به آنچه گفته شد، برادر شوهر براي عروس و خواهر زن براي داماد، محرم نيستند و بايد حدود نامحرمي بين آنان رعايت شود.
*محارم رضاعي (به واسطه شير خوردن)
اگر زني كه از ولادت فرزند شرعي خود شير پيدا كرده، با رعايت شرايط مخصوصي كه در نوشتاري جداگانه توضيح داده خواهد شد، بچهاي را شير كامل دهد، محرميتهايي بين آن بچه و اشخاص ديگر حاصل ميشود كه آنها را بيان ميكنيم.
هرگاه زني كودكي را با شرايط كامل شير دهد، آن زن به حكم مادر او و مَحرم است و آن مرد كه شير اين زن مربوط به بچههاي اوست، به حكم پدر او و مَحرم اوست.
پدر آن مرد به حكم پدر بزرگ پدري و مادرش به حكم مادر بزرگ پدري و برادر مرد به حكم عمو و خواهرش عمه او و در نتيجه مَحرم هستند. فرزندان مرد هم برادر و خواهر او (شير خورده) محسوب ميشوند، همچنين پدر آن زن كه بچه را شير داده به حكم پدر بزرگ مادري و مادرش مادر بزرگ مادري و برادرش دايي و خواهرش خاله رضاعي آن بچه ميشوند؛ همچنين دختري را كه زني شير داده بر شوهر همان زن حرام است (به شرط اين كه با آن زن نزديكي كرده باشد). همچنين انسان نميتواند با مادرِ رضاعيِ زن خود ازدواج كند زيرا به حكم مادر زن او است.
همچنين بچههاي زني كه شير ميدهد به شير خورده مَحرم ميشوند، چه الآن موجود باشند يا بعداً به دنيا بيايند.
فرزندان زني كه بچهاي شير دهد، فرزندانِ پدر بچه شير خورده محسوب ميشوند، بنابراين پدر آن بچه (شير خورده) نميتواند با دخترهايي كه از آن زن به دنيا آمدهاند ازدواج كند.
اگر انسان با زني كه دختري را شير كامل داده ازدواج كند و با آن زن نزديكي نمايد، ديگر نميتواند با آن دختر ازدواج كند.
اگر انسان با دختري ازدواج كند، ديگر نميتواند با زني كه آن دختر را شير كامل داده ازدواج نمايد.
انسان نميتواند با دختري كه مادر يا مادر بزرگ انسان او را شير كامل داده ازدواج كند؛ و نيز اگر زنِ پدرِ انسان از شير مربوط به پدر او دختري را شير داده باشد، انسان نميتواند با آن دختر ازدواج نمايد.
*بيان قاعده كلي
در واقع شير دادن به يك نوزاد با رعايت همه شرايط باعث ميشود كه فقط بچه شير خورده (نه فاميلهاي او) مثل بچه واقعي آن زن به همه كساني كه بچه واقعي او مَحرم هستند، محرم باشد؛ (البته در اين ميان استثناهاي هم وجود دارد كه گفته خواهد شد) به ديگر سخن هيچ فرقي از لحاظ محرم و نامحرم بودن بين بچههاي واقعي و رضاعي (شير خورده) يك زن وجود ندارد. (مگر موارد خاص، كه گفته خواهد شد)
*موارد استثنا شده و خاص از محرميت در شيرخواره
1. اگر زني بچهاي را با شرايط شرعي شير دهد، شوهر آن زن كه صاحب شير است به خواهرهاي آن بچه محرم نميشود؛ همچنين خويشانِ شوهر به خواهر و برادر آن بچه و ساير فاميلهاي آن بچه محرم نميشوند.
2. اگر زني بچهاي را شير دهد، به برادرهاي آن بچه محرم نميشود؛ و نيز خويشان آن زن به برادر و خواهر بچهاي كه شير خورده محرم نميشوند.
(ميتوان گفت كه محرميتهاي گفته شده در بالا فقط بين همين بچهي شير خورده و افراد گفته شده در بالا ايجاد ميشود و ربطي به ديگر خواهرها و برادرها و فاميلهاي آن بچه ندارد و بين خواهرها و برادرها و فاميلهاي آن بچه و افراد گفته شده هيچ محرميتي حاصل نميشود.)
*نكته بسيار مهم
در برخي از موارد شير دادن به برخي از بچه ها باعث محرم شدن زن و شوهر به هم ميشوند و آن زن و شوهر بايد از هم جدا شوند؛ به همين علت اين موارد را ذكر ميكنيم تا اين مشكل (كه هيچ راه حل ندارد) براي كسي پيش نيايد.
الف: اگر زني بچهي دختر خود را شير دهد، آن دختر به شوهر خود حرام ميشود و زن و شوهر بايد از هم جدا شوند، نه به اين معنا كه بايد از هم طلاق بگيرند بلكه به اين معنا كه ديگر نميتوانند زندگي مشترك زناشويي داشته باشند.
همچنين اگر مادر عروس، بچهاي را كه شوهر آن عروس از زن ديگرش دارد شير دهد آن زن و شوهر به هم محرم ميشوند و بايد به زندگي زناشويي خود پايان دهند. (ولي اگر زني بچه پسر خود را شير دهد، زنِ پسرش كه مادر آن طفل شيرخوار است بر شوهر خود حرام نميشود.)
ب: اگر زنِ پدرِ دختري، بچه شوهر آن دختر يا بچه آن دختر را از شير مربوط به آن پدر شير دهد، آن دختر به شوهر خود حرام ميشود، چه بچه از همان دختر يا از زن ديگر شوهر او باشد. مثلاً اگر دختري به نام فاطمه با مردي به نام هاشم ازدواج كند و هاشم از فاطمه يا زن ديگر يا زن قبلي خود فرزندي به نام حسين يا زينب داشته باشد و زنِ پدر فاطمه يعني مادرخوانده فاطمه حسين يا زينب را شير دهد، فاطمه و هاشم بايد به زندگي زناشويي خود پايان دهند و بدون طلاق از هم جدا شوند.
چنانچه گفته شد در اين موارد لازم نيست از هم طلاق بگيرند بلكه زن و شوهري آنان تا ابد حرام است و ديگر نميتوانند مانند زن و شوهر هاي ديگر با هم زندگي كنند، به اين معني كه نزديكي آنها در حكم زنا با محارم است.
*ارث و صله رحم در ميان فاميلهاي رضاعي (ايجاد شده با شير خوردن)
كساني كه به واسطه شير خوردن، خويشي پيدا ميكنند مستحبّ است يكديگر را احترام نمايند، ولي از يكديگر ارث نميبرند و حقهاي خويشي كه انسان با خويشان خود دارد مثل صله رحم براي آنان واجب نيست.
*نكات قابل تأمل
1.اگر هنگام ازدواج دختر و پسري، شبههاي در مورد محرميت آنان با شير خوردن وجود داشته باشد، قبل از عقد بايد حل شود تا خداي نكرده به علت بياحتياطي دو نفر مَحرم با هم ازدواج نكنند.
2. مستحب است زنها هر بچهاي را شير ندهند، زيرا ممكن است فراموش شود كه به چه كساني شير دادهاند و بعداً دو نفر محرم با يكديگر ازدواج نمايند.