سوال: چرا تقليد كنيم؟ فلسفه آن چيست؟
ذهنِ پرسشگر هر مسلماني، در جستوجوي فلسفه احكام شرعي است. اهميّت آگاهي از فلسفه تقليد، نسبت به ديگر احكام، بيشتر است؛ زيرا:
در شريعت اسلام، واجبات و محرماتي وجود دارد كه خداي حكيم، آنها را براي سعادت دنيا و آخرت انسان تشريع كرده است؛ واجبات و محرماتي كه اگر انسان آنها را اطاعت نكند، نه به سعادتِ مطلوب ميرسد و نه از عذاب سرپيچي از آنها در امان ميماند.
براي شناخت احكام شرعي، آگاهيهاي فراواني، از جمله: فهم آيات و روايات، شناخت حديث صحيح از غير صحيح، كيفيت تركيب و جمع روايات و آيات و دهها مسأله ديگر لازم است كه آموختن آنها، نيازمند سالها تلاش جدي است.
در چنين حالتي، مكلف خود را در برابر سه راه ميبيند:
نخست اينكه راه تحصيل اين علم (اجتهاد) را در پيش گيرد؛
دوم اينكه در هر كاري آراي موجود را مطالعه كرده، به گونهاي عمل كند كه طبق همه آرا عمل او صحيح باشد (احتياط كند)؛
سوم اينكه از رأي كسي كه اين علوم را به طور كامل آموخته و در شناخت احكام شرعي كارشناس است، بهره جويد.
براي شناخت مجتهد اعلم (دانشمند ترين فرد در دانش فقه) سه راه تعيين شده است تا مردم به راحتي بتوانند از يكي از اين راه ها مرجع تقليد مورد اطمينان خود را بشناسند و انتخاب كنند:
اول: آن كه خود انسان يقين كند، مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.
دوّم: آن كه دو نفر عالمِ عادل كه ميتوانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند مجتهد بودن يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند، به شرط آن كه دو نفر عالمِ عادلِ ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند.
مقام معظم رهبري در پاسخ به اين سؤال كه، بعد از احراز صلاحيت مجتهدي براي مرجعيت تقليد به وسيله شهادت دو فرد عادل، آيا لازم است در اين باره از اشخاص ديگر نيز تحقيق كنم؟، فرمودند:
شهادت دو فرد عادل و اهل خبره بر صلاحيت و جامع الشرائط بودن مجتهد براي جواز تقليد از او كافي است و تحقيق از افراد ديگر لازم نيست.[1]
سوم: آن كه عدّهاي از اهل علم كه ميتوانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند، و از گفته آنان اطمينان پيدا ميشود مجتهد بودن يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند.[2] ،[3]
حال با توجه به اين كه شما مدتي است كه تقليد مي كنيد، (اگرچه با راهنمائي يكي از ازافراد خانواده تان) اگر شخص مورد نظر، از افرادي است كه توسط حوزه علميه قم[4] (به عنوان افراد آگاه و عادل ) تأييد شده است و يا آن عضو خانواده تان با توجه به موارد بالا وي را انتخاب كرده است تقليد شما از ايشان اشكالي ندارد؛ خصوصا اين كه طبق نظر بعضي از مراجع محترم تقليد، عدول از فتواي مجتهد زنده به مجتهد زنده ديگر به احتياط واجب جايز نيست.[5]
بله در صورتي كه يقين داريد كه مراحل ذكر شده طي نگرديده است و نسبت به صحت تقليد خود دچار ترديد هستيد، مطالعه سؤال 2077 (سايت: 2524)، نمايه: مجتهد اعلم و چگونگي عدول از غير اعلم، براي شما راهگشا خواهد بود.
اما همين قدر لازم است بدانيم كه اگر بيّنه شرعي بر اعلميت مجتهد جامع الشرائط اقامه شود، تا زماني كه بيّنه شرعي ديگري كه معارض آن باشد پيدا نشود، آن بيّنه حجت شرعي است.
مقام معظم رهبري در پاسخ به اين سؤال كه: از تعدادي از علماء كه خود مجتهد بودند، راجع به فرد اعلم سؤال شد. فرمودند كه رجوع به فلان مجتهد دامت افاضاته باعث برائت ذمه ميگردد. آيا با آن كه شخصاً اطلاع از اعلميت آن مجتهد ندارم و يا در اين باره شك دارم و يا اطمينان دارم كه اعلم نيست، زيرا افراد ديگري كه با دليل و بينه مشابه اعلميت آنان ثابت شده است، وجود دارند، ميتوانم به گفته آنان اعتماد كرده و از آن مجتهد تقليد كنم؟
فرمودند: اگر بيّنه شرعي بر اعلميت مجتهد جامع الشرائط اقامه شود، تا زماني كه بيّنه شرعي ديگري كه معارض آن باشد پيدا نشود، آن بيّنه حجت شرعي است و به آن اعتماد ميشود، اگر چه موجب حصول علم يا اطمينان نباشد، در اين صورت جستجو از بيّنه معارض و احراز عدم وجود آن لازم نيست.[6]