loading...
چگونه مشكلات شرعي خود را حل كنيم
فاطمه موسوی بازدید : 67 چهارشنبه 10 مهر 1398 نظرات (0)

من يادم هست شب‌هايي اتفاق مي‌افتاد كه در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت براي ما شام تهيه ميكرد. [...] آن شام هم نان و كشمش بود.»
خانه‌اي كه خانواده‌ي سيد جواد در آن زندگي ميكردند در يكي از محله‌هاي فقيرنشين مشهد بود: «منزل پدري من كه در آن متولد شده‌ام، تا چهار پنج سالگي من، يك خانه‌ي ۶۰ ـ ۷۰ متري در محله‌ي فقيرنشين مشهد بود كه فقط يك اتاق داشت و يك زيرزمين تاريك و خفه‌اي! هنگامي كه براي پدرم ميهمان ميآمد -و معمولاً پدر بنا بر اين كه روحاني و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت- همه‌ي ما بايد به زيرزمين ميرفتيم تا مهمان برود. بعد عده‌اي كه به پدر ارادتي داشتند، زمين كوچكي را كنار اين منزل خريده به آن اضافه كردند و ما داراي سه اتاق شديم.»

خامنه‌اي، سيدعلي (۲۹ فروردين ۱۳۱۸/ ۲۸صفر ۱۳۵۸/ ۱۹ آوريل ۱۹۳۹)، فرزند سيدجواد، دومين رهبر انقلاب اسلامي ايرانسيد علي حسيني خامنه‌اي فرزند مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمين حاج سيد جواد حسيني خامنه‌اي، در فروردين‌ماه سال ۱۳۱۸ شمسي برابر با ۱۳۵۸ قمري در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. او دومين پسر خانواده بود و زندگي مرحوم سيد جواد خامنه‌اي هم مانند بيشتر روحانيون و مدرسان علوم ديني، بسيار ساده: «پدرم روحاني معروفي بود، اما خيلي پارسا و گوشه‌گير [...] زندگي ما به‌سختي ميگذشت. من يادم هست شب‌هايي اتفاق مي‌افتاد كه در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت براي ما شام تهيه ميكرد. [...] آن شام هم نان و كشمش بود.»خانه‌اي كه خانواده‌ي سيد جواد در آن زندگي ميكردند در يكي از محله‌هاي فقيرنشين مشهد بود: «منزل پدري من كه در آن متولد شده‌ام، تا چهار پنج سالگي من، يك خانه‌ي ۶۰ ـ ۷۰ متري در محله‌ي فقيرنشين مشهد بود كه فقط يك اتاق داشت و يك زيرزمين تاريك و خفه‌اي! هنگامي كه براي پدرم ميهمان ميآمد -و معمولاً پدر بنا بر اين كه روحاني و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت- همه‌ي ما بايد به زيرزمين ميرفتيم تا مهمان برود. بعد عده‌اي كه به پدر ارادتي داشتند، زمين كوچكي را كنار اين منزل خريده به آن اضافه كردند و ما داراي سه اتاق شديم.»۱. خاندان پدرپدرش سيدجواد خامنه‌اي (۲۰جمادي‌الثاني ۱۳۱۳نجف، ۱۶ آذر۱۲۷۴/۱۴ تير ۱۳۶۵) از علما و مجتهدان عصر خود بود كه در نجف متولد شد و در كودكي همراه خانواده‌اش به تبريز آمد. پس از اتمام دوره‌ي سطح، در حدود ۱۳۳۶ق به مشهد مهاجرت كرد[۸] و در فقه و اصول از محضر بزرگاني چون حاجآقا حسين قمي، ميرزا محمد آقازاده خراساني (كفائي)، ميرزا مهدي اصفهاني و حاج فاضل خراساني و در فلسفه از محضر آقابزرگ حكيم شهيدي و شيخ اسدالله يزدي بهره‌مند گرديد[۹] . سپس در ۱۳۴۵ق به نجف رفت و از حوزه‌ي درس ميرزا محمدحسين نائيني، سيد ابوالحسن اصفهاني و آقا‌ضياءالدين عراقي كسب فيض كرد و از سه نفر مذكور اجازه‌ي اجتهاد گرفت[۱۰] . او در پي تصميم بازگشت به ايران راهي مشهد شد و براي هميشه در آن شهر اقامت گزيد و ضمن تدريس، امامت مسجد صديقيهاي بازار مشهد (مسجد آذربايجانيها) را عهده‌دار گرديد[۱۱] . او همچنين از امامان جماعت مسجد جامع گوهرشاد نيز بود[۱۲] وي علاقه‌ي زيادي به مطالعه داشت. مباحثات علمي روزانه وي با هم‌رديفان از جمله حاج ميرزا حسين عبائي، حاج سيد علي‌اكبر خوئي، حاج ميرزا حبيب ملكي و ... تا دهها سال ادامه داشت. همچنين فردي پرهيزگار و بي‌توجه به امور دنيوي بود و زندگي زاهدانه‌اي داشت[۱۳] .پس از پيروزي انقلاب اسلامي با آنكه فرزندانش به مقامات عالي سياسي و اجرايي رسيدند، همچنان به زندگي زاهدانه‌ي خود ادامه داد. به دليل بهره‌مندي از كمالات انساني همواره مورد وثوق مردم بود. در رواق پشت ضريح مطهر امام رضا (ع) به خاك سپرده شد[۱۴] . امام خميني در پيام تسليتي به آيت‌الله خامنه‌اي به مناسبت فوت پدرش، آيت‌الله سيدجواد خامنه‌اي را عالمي با تقوا و متعهد برشمرد[۱۵] .جد اعلاي ايشان سيدمحمد حسيني تفرشي نسب به سادات افطسي مي‌رساند. شجره وي به سلطان‌العلماء احمد، معروف به سلطان سيداحمد مي‌رسد كه با پنج واسطه از اخلاف امام سجاد (ع)، است. جدش سيدحسين خامنه‌اي (تولد حدود ۱۲۵۹ق/ درگذشت ۲۰ ربيع‌الثاني ۱۳۲۵ق) در خامنه به دنيا آمد و در نجف نزد اساتيد بزرگي چون سيدحسين كوه‌كمري، فاضل ايرواني، فاضل شربياني، ميرزا باقر شكي و ميرزا محمدحسن شيرازي تلمذ كرد و پس از طي مدارج علوم ديني در حوزه‌ي علميه‌ي نجف اشرف، در زمره‌ي فقها و مدرسان آن حوزه قرار گرفت. او در سال ۱۳۱۶ق به تبريز آمد[۱] و مدرس مدرسه‌ي طالبيه و امام جماعت مسجد جامع آن شهر شد[۲] . داراي افكار بلند سياسي و اجتماعي و از علماي طرف‌دار مشروطه بود و همواره مردم را به حمايت و پاسداري از نهضت مشروطه تشويق مي‌كرد[۳] . برخي از آثار علمي ايشان از جمله حاشيه بر كتابهاي رياض‌المسائل، قوانين‌الاصول، مكاسب شيخ انصاري، فوائدالاصول و شرح لمعه وقف كتابخانه‌ي حسينيه‌ي شوشتري نجف شد[۴] . شيخ محمد خياباني، روحاني مبارز و مجاهد عصر مشروطه، شاگرد و داماد وي بود[۵] . سيدمحمد خامنه‌اي (۱۲۹۳ نجف/شعبان ۱۳۵۳ق نجف) مشهور به پيغمبر[۶] ، عموي آيت‌الله خامنه‌اي از شاگردان آخوند خراساني، شريعت اصفهاني و ديگر بزرگان نجف بود، و فردي آگاه به مسائل زمان و از رجال طرف‌دار مشروطه به‌شمار ميرفت[۷] . مادربانو ميردامادي (۱۲۹۳ش ـ ۱۳۶۸ش)، مادر آيت‌الله خامنه‌اي بانويي زاهد، متشرع، آشنا با آيات قرآن، احاديث، تاريخ و ادبيات بود. او در جريان مبارزه با رژيم پهلوي با فرزندان مبارزش، به‌ويژه آيت‌الله سيدعلي خامنه‌اي همگام بوده است[۱۶] .آيت‌الله خامنه‌اي درباره مادرشان مي‌گويند: «مادرم خانم بسيار فهميده، باسواد، كتابخوان، داراي ذوق شعري و هنري، حافظ شناس - البته حافظ شناس كه ميگويم، نه به معناي علمي و اينها، به معناي مأنوس بودن با ديوان حافظ - و با قرآن كاملاً آشنا بود و صداي خوشي هم داشت.ما وقتي بچه بوديم، همه مينشستيم و مادرم قرآن ميخواند؛ خيلي هم قرآن را شيرين و قشنگ ميخواند. ما بچه‌ها دورش جمع ميشديم و برايمان به مناسبت، آيه‌هايي را كه در مورد زندگي پيامبران است، ميگفت. من خودم اولين بار، زندگي حضرت موسي، زندگي حضرت ابراهيم و بعضي پيامبران ديگر را از مادرم - به اين مناسبت - شنيدم. قرآن كه ميخواند، به آياتي كه نام پيامبران در آن است ميرسيد، بنا ميكرد به شرح دادن.»آيت‌الله سيدهاشم نجف‌آبادي (ميردامادي) (۱۳۰۳ق ـ۱۳۸۰ ق)، جد مادري آيت‌الله خامنه‌اي (از خاندان ميرداماد فيلسوف مشهور عصر صفويه) از شاگردان آخوندخراساني و ميرزا محمدحسين نائيني، از علما و مفسران قرآن و از ائمه‌ي جماعت مسجد‌گوهرشاد بود[۱۷] و در عين حال به امر به معروف و نهي از منكر اهتمام ويژه‌اي داشت و در پي اعتراض به كشتار مردم در مسجد گوهرشاد در دوره‌ي حكومت رضاشاه، به سمنان تبعيد شد[۱۸] . آيت‌الله خامنه‌اي از سوي مادر به محمد ديباج فرزند امام جعفر صادق (ع) نسب مي‌رساند[۱۹] .۲. شخصيت علمي و فرهنگي۱.۲. تحصيل و تدريس تحصيل در مشهدسيدعلي خامنه‌اي تحصيل را در چهار سالگي از مكتب‌خانه و با فراگيري قرآن كريم شروع كرد. دوره‌ي دبستان را در نخستين مدرسه‌ي اسلامي مشهد، دارالتعليم ديانتي، گذراند[۲۰] . در همين ايام، يادگيري قرائت و تجويد قرآن را نزد برخي قاريان قرآن مشهد آغاز كرد[۲۱] .هم‌زمان با تحصيل در كلاس پنجم دبستان، تحصيلات مقدماتي حوزوي را نيز آغاز كرد. شوق وافر او به تحصيلات حوزوي و  تشويق والدين سبب شد كه وي پس از اتمام دوره‌ي دبستان، وارد دنياي طلبگي شود و تحصيل علوم ديني را در مدرسه‌ي سليمان‌خان ادامه دهد. وي بخشي از مقدمات را نيز نزد پدر طي كرد. سپس به مدرسه‌ي نواب رفت و دوره‌ي سطح را در آن به پايان برد. هم‌زمان با تحصيلات حوزوي دوره‌ي دبيرستان را تا سال دوم متوسطه ادامه داد[۲۲] .وي معالم‌الاصول را نزد آيت‌الله سيدجليل حسيني سيستاني و شرح لمعه را نزد پدر و ميرزا احمد مدرس يزدي فرا گرفت. رسائل، مكاسب و كفايه را نيز نزد پدر و آيت‌الله حاج شيخ هاشم قزويني آموخت. در سال ۱۳۳۴ش، در درس خارج فقه آيت‌الله سيد محمدهادي ميلاني حاضر شد. حوزه نجفوي در ۱۳۳۶ش طي سفر كوتاهي همراه خانواده به نجف اشرف مشرف شد و در دروس مدرسان بنام حوزه‌ي علميه‌ي نجف، از جمله آيات سيد محسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويي، سيد محمود شاهرودي، ميرزا باقر زنجاني و ميرزا حسن بجنوردي حضور يافت، ولي به دليل عدم تمايل پدر براي اقامت در آن شهر به مشهد بازگشت[۲۳] و به مدت يك سال ديگر در درس آيت‌الله ميلاني حاضر شد. سپس در سال ۱۳۳۷ش به شوق ادامه تحصيل عازم حوزه‌ي علميه‌ي قم شد[۲۴] . در همين سال و پيش از عزيمت به قم، آيت‌الله محمدهادي ميلاني به وي اجازه‌ي روايت داده بود[۲۵] . حوزه قمسيد علي خامنه‌اي، در قم نزد بزرگاني چون آيات حاج‌آقا حسين بروجردي، ‌امام خميني، حاج شيخ‌مرتضي حائري يزدي، سيدمحمد محقق داماد و علامه طباطبايي تلمذ نمود[۲۶] . در مدت اقامت در قم اكثر وقت خود را به تحقيق، مطالعه و تدريس مي‌گذراند. بازگشت به مشهدآيت‌الله خامنه‌اي در ۱۳۴۳ش به دليل عارضه‌ي بينايي پدر و كمك به وي به ضرورت از قم به مشهد بازگشت و بار ديگر در جلسات درس آيت‌الله ميلاني حضور يافت كه تا سال ۱۳۴۹ ادامه داشت. او از ابتداي حضور در مشهد، به تدريس سطوح عالي فقه و اصول (رسائل، مكاسب و كفايه) و برگزاري جلسات تفسير براي عموم همت گماشت. در اين جلسات جمعيت كثيري از قشر جوان به ويژه دانشجويان حضور پيدا مي‌كردند[۲۷] . در جلسات تفسير خود، مهمترين پايه‌هاي فكري اسلام و انديشه اسلامي را از خلال آيات قرآن استخراج و بيان مي‌نمود و به تعميق بنيان‌هاي انديشه مبارزه و براندازي حكومت طاغوت مي‌‌پرداخت به صورتي كه شركت‌كننده در درس تفسير او به اين نتيجه ضروري و طبيعي مي‌رسيد كه حكومتي بر پايه اسلام و معارف دين بايد در كشور تحقق يابد. يكي از اهداف اصلي او از تفسير، انتقال مباني انقلاب اسلامي به جامعه بود از سال ۱۳۴۷ درس تخصصي تفسير را نيز براي طلاب علوم ديني شروع كرد كه اين دروس و جلسات تفسير تا سال ۱۳۵۶ و قبل از دستگيري و تبعيد به ايرانشهر ادامه داشت[۲۸] . جلسات تفسير در سالياني از دوره رياست جمهوري و پس از آن ادامه داشت. تدريس درس خارجايشان از سال ۱۳۶۹ش تدريس خارج فقه را آغاز كرد و تاكنون به تدريس ابواب جهاد، قصاص، مكاسب محرمه و صلاة مسافر پرداخته اند. شخصيت ادبيآيت‌الله خامنه‌اي با حوزه‌ي شعر و ادبيات مأنوس هستند و همواره به مطالعه رمان‌ و داستان علاقمند بوده‌اند و بسياري از رمانها و داستانهاي معتبر دنيا را مطالعه كرده‌اند. اين علاقه با مطالعه رمانها و آثار ادبي نويسندگان بزرگ جهان و تاريخ و فرهنگ ملل شرق و غرب تداوم پيدا كرد. حتي به نقد كتابهاي ادبي و شعر هم مي‌پردازند. با بسياري از شاعران، نويسندگان و روشنفكران زمانه در ارتباط بود.در ايامي كه در مشهد حضور داشت در برخي از انجمنهاي ادبي كه با حضور شعراي بزرگ تشكيل مي‌شد شركت مي‌كرد. در انجمن‌هاي ادبي به نقد شعر مي‌پرداخت. خود نيز اشعاري سروده و در سال‌هاي اخير تخلص «امين» را برگزيده است. مطالعه‌ي كتب تاريخي بخش ديگري از برنامه‌ي مطالعاتي دائمي ايشان است و به مباحث و موضوعات تاريخ معاصر احاطه دارند. [۲۹]۲.۲. آثارآيت‌الله خامنه‌اي تحقيق و تأليف را از دوران طلبگي آغاز كرد و تقريرات دروس اساتيد خود را نگاشت[۳۰] و قبل از پيروزي انقلاب به ترجمه و تأليف چند اثر نيز همت گماشت. تأليف‌ها و پژوهش‌ها:۱ـ چهار كتاب اصلي علم رجال۲ـ طرح كلي انديشه اسلامي در قرآن۳ـ پيشواي صادق۴ـ از ژرفاي نماز۵ـ صبر۶ـ روح توحيد نفي عبوديت غيرخدا۷ـ گزارشي از سابقه تاريخي و اوضاع كنوني حوزه علميه قم ترجمه‌ها:۱- آينده در قلمرو اسلام، نوشته‌ي سيدقطب۲- صلح امام حسن: پرشكوه‌ترين نرمش قهرمانانه‌ي تاريخ، نوشته شيخ راضي آل‌ياسين۳- تفسير في‌ظلال‌القرآن، نوشته سيدقطب۴- مسلمانان در نهضت آزادي هندوستان، نوشته عبدالمنعم النمر۵- ادعانامه عليه تمدن غرب (ترجمه و تحقيقات)علاوه بر آن، بسياري از آراء و انديشه‌هاي ايشان كه در گفتار و نوشتار ايشان و در قالب پيام، سخنراني، خطبه، مصاحبه منعكس شده است به صورت كتاب و نرم‌افزار با عناوين گوناگون و به صورت موضوعي منتشر گرديده و برخي از آنها نيز به زبانهاي ديگر ترجمه شده است. همچنين، پايان‌نامه‌ها، رساله‌ها، مقالات و كتابهاي گوناگوني ناظر به افكار و انديشه‌هاي ايشان تأليف و تدوين شده است. نيز، بخشي از مجموعه بيانات و مكتوبات ايشان در دوره رهبري با عنوان «حديث ولايت» منتشر گرديده است.۳. حيات سياسي و اجتماعي۱.۳. دوران مبارزات پيش از انقلابپيشينه‌ي فعاليتهاي سياسي ـ مذهبي خاندان آيت‌الله خامنه‌اي، در او زمينه‌ي تربيتي براي مبارزه‌ي سياسي ـ مذهبي فراهم آورده بود. نقطه‌ي آغازين ورود به فعاليتهاي سياسي، ديدار او با سيدمجتبي نواب صفوي (ميرلوحي) در مشهد بود كه به بيان خود او اولين بارقه‌هاي انقلابي را در وي پديد آورد[۳۱] . نخستين ديدار وي با امام خميني (ره) در سال ۱۳۳۶ش صورت گرفت اما چهره‌ي سياسي امام خميني براي اولين بار در جريان لايحه‌ي انجمنهاي ايالتي و ولايتي براي ايشان مكشوف شد[۳۲] .آيت‌الله خامنه‌اي با آغاز نهضت اسلامي به رهبري امام خميني در سال ۱۳۴۱ش وارد عرصه‌هاي گوناگون مبارزه با طاغوت  شد. جزو نخستين افرادي بود كه همگامي و فعاليت مبارزاتي را در دوره‌ي قبل از قيام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ آغاز كرد[۳۳] . در بهمن ۱۳۴۱، پس از همه‌پرسي لايحه‌ي انجمنهاي ايالتي و ولايتي، آيت‌الله خامنه‌اي و برادرش سيدمحمد مأمور رساندن گزارش آيت‌الله محمدهادي ميلاني به امام خميني در قالب نامه در مورد واكنش مردم مشهد به اين همه‌پرسي شدند[۳۴] . نخستين دستگيري (ايام ۱۵ خرداد)در سال ۱۳۴۲ و در آستانه‌ي ماه محرم، امام خميني وي را مأمور ساخت پيامهايي را به آيت‌الله ميلاني و علما، روحانيون و هيأتهاي مذهبي خراسان در جهت تداوم نهضت و آگاه‌سازي مردم در قبال تبليغات رژيم پهلوي انتقال دهد[۳۵] . امام خميني در اين پيامها خط‌مشي مبارزه را ترسيم كرده و از علما و روحانيون خواسته بود به منظور تبيين جنايات رژيم پهلوي، ذكر واقعه‌ي مدرسه‌ي فيضيه از روز هفتم محرم در منابر خوانده شود[۳۶] . آيت‌الله خامنه‌اي خود نيز براي محقق ساختن هدف و اجراي خط‌مشي امام خميني راهي بيرجند ــ كه تحت نفوذ خاندان علم بود ــ شد و در منابر و مجالس آن شهر درباره‌ي حادثه‌ي مدرسه‌ي فيضيه و سلطه‌ي اسرائيل بر جوامع اسلامي سخنراني كرد[۳۷] . به دنبال اين سخنراني‌ها، وي در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ مقارن با هفتم ماه محرم ۱۳۸۳، دستگير و در مشهد زنداني شد[۳۸] . پس از آزادي وي، آيت‌الله محمدهادي ميلاني از او ديدن كرد[۳۹] . آيت‌الله خامنه‌اي پس از آن با حضور در جلساتي كه در منزل آيت‌الله ميلاني به منظور تداوم نهضت اسلامي در غياب امام خميني ــ‌كه در حصر به سر مي‌برد ـ تشكيل مي‌شد، فعاليتهاي سياسي‌اش را تداوم بخشيد[۴۰] . اندكي پس از آن به حوزه‌ي علميه‌ي قم بازگشت و با كمك و همكاري برخي روحانيون مبارز به سازمان‌دهي مجدد فعاليتهاي سياسي از طريق جلسات مشورتي و تبليغات پرداخت[۴۱] . او از جمله روحانيوني بود كه در ۱۱ دي ۱۳۴۲ تلگرامي به آيت‌الله سيد محمود طالقاني، مهدي بازرگان و يدالله سحابي، كه در حمايت از امام خميني زنداني شده بودند، فرستاد[۴۲] . در همان زمان طلاب خراساني حوزه‌ي علميه‌ي قم با هدايت او، در اعتراض به ادامه‌ي حصر امام خميني نامه‌اي به حسنعلي منصور، نخست‌وزير وقت، نوشته و منتشر كردند كه از جمله‌ي آنها خود ايشان و ابوالقاسم خزعلي و محمد عبايي خراساني بودند[۴۳] . دومين بازداشت (سفرهاي انقلابي)ايشان در بهمن ۱۳۴۲، مقارن با رمضان ۱۳۸۳ق براي تبليغ و تبيين مسائل نهضت اسلامي راهي زاهدان شد[۴۴] . سخنرانيهاي او در مساجد زاهدان و استقبال مردمي از آن، رژيم را بر آن داشت كه ايشان را دستگير و به زندان قزل قلعه ـ كه در آن زمان محل بازداشت زندانيان سياسي و امنيتي بود ــ منتقل نمايد[۴۵] . در ۱۴ اسفند ۱۳۴۲ قرار بازداشت آيت‌الله خامنه‌اي به قرار التزام به عدم خروج از حوزه‌ي قضايي تهران تبديل و ايشان از زندان آزاد شد[۴۶] . از اين پس تا پيروزي انقلاب اسلامي فعاليتهاي وي همواره تحت كنترل مأموران امنيتي قرار داشت. تشكيل جلسه «يازده نفره» حوزه علميه قمآيت‌الله خامنه‌اي در پاييز ۱۳۴۳ از قم به مشهد بازگشت و در كنار مراقبت از پدر به فعاليتهاي علمي و سياسي پرداخت[۴۷] . او در زمره‌ي روحانيوني بود كه اندكي پس از تبعيد امام خميني به تركيه با نگارش نامه‌اي به دولت وقت ــ دولت اميرعباس هويدا ــ در ۲۹ بهمن ۱۳۴۳ به اوضاع نابسامان كشور و تبعيد امام خميني اعتراض كردند[۴۸] . سيدعلي خامنه‌اي به همراه عبدالرحيم رباني شيرازي، علي فيض مشكيني، ابراهيم اميني، مهدي حائري تهراني، حسينعلي منتظري، احمد آذري قمي، علي قدوسي، اكبر هاشمي رفسنجاني، سيد محمد خامنه‌اي و محمدتقي مصباح يزدي[۴۹] . اعضاي گروه يازده نفر بودند كه با هدف تقويت و اصلاح حوزه‌ي علميه‌ي قم براي مبارزه با رژيم پهلوي شكل گرفت. مبارزه بر مبناي فكر و عقيده بود و همين امر علت پيشرفت آن بود و روحانيون نيز به منزله‌ي بدنه و مغز متفكر مبارزه بودند. آنان در اين مرحله از مبارزه به اين نتيجه رسيده بودند كه بدون تشكل، موفقيت كمتري خواهند داشت و وجود آن موجب مي‌شود كه از فروپاشي مبارزه توسط رژيم جلوگيري شود. اين گروه در دوران تبعيد امام خميني، برنامه‌ريزي جريان مبارزات و تداوم آن را بر عهده گرفت. از اين گروه به‌عنوان اولين تشكيلات سري حوزه‌ي علميه‌ي قم ياد مي‌شود، فعاليت اين گروه در اواخر سال ۱۳۴۵ش توسط ساواك كشف و به دنبال آن برخي از اعضا دستگير و برخي ديگر، از جمله آيت‌الله خامنه‌اي تحت تعقيب قرار گرفتند. بنيان‌گذاري جامعه مدرسين حوزه علميه قمدر كنار اين، جلسه ديگري هم راه افتاده كه بنيان جامعه مدرسين امروز است. «ما جزو كساني هستيم كه در اولين نشست‌هاي جامعه مدرسين عضو بوديم، شركت داشتيم. هم بنده بودم، هم به نظرم آقاي هاشمي بود... آقايان [علي] مشكيني، رباني‌شيرازي، [ناصر] مكارم و... يك عده مسن‌ترها هم شركت مي‌كردند.»[۴۵]اين جلسه‌ها و تصميماتي كه در آن گرفته مي‌شد، فضاي حوزه علميه قم را تغيير داد. پا به ركاب‌ها و دست‌اندركاران اين تصميمات، كساني غير از اعضاء جلسه بودند؛ طلبه‌هاي جوان و علاقمند. اين تحركات فضاي بسته و مغموم قم را باز كرد.آيت‌الله خامنه‌اي در همين ايام مخفيانه به ترجمه و انتشار كتاب آينده در قلمرو اسلام اقدام كرد. در اين كتاب به دو موضوع مهم فشار غرب و تبليغات كمونيسم اشاره شده و دورنمايي از آينده كه به سمت اسلام پيش مي‌رود، آمده است[۵۰] . ساواك كتاب را توقيف و افراد مرتبط با انتشار آن را دستگير كرد اما موفق به دستگيري و بازداشت آيت‌الله خامنه‌اي (مترجم كتاب) نشد[۵۱] . آيت‌الله خامنه‌اي در آن ايام مدتي در تهران و كرج به فعاليت مشغول بود. اما به علت ندادن تعهد بر عدم اظهار مطالب ضد رژيم از فعاليتش در كرج ممانعت به عمل آمد. در مسجد اميرالمؤمنين (ع) تهران هم مدتي به امامت جماعت پرداخت. سومين بازداشتدر پي دستگيري و تبعيد آيت‌الله سيد حسن قمي در فروردين ۱۳۴۶ كه به دنبال سخنراني ضد رژيم او در مسجد گوهرشاد صورت گرفت، آيت‌الله خامنه‌اي از آيت‌الله ميلاني خواست به اين اقدام اعتراض كند[۵۲] . اين اقدام وي سبب شد مأموران ساواك از حضور او در مشهد اطلاع يافته و در ۱۴ فروردين همان سال، در مراسم تشييع جنازه‌ي آيت‌الله شيخ مجتبي قزويني، وي را دستگير كنند[۵۳] . او در ۲۶ تير همان سال آزاد شد[۵۴] . اندكي پس از آزادي، در تهران به ملاقات زندانيان سياسي رفت. [۵۵]آيت‌الله خامنه‌اي از طريق ارتباط با مبارزين در نقاط مختلف، سعي در تشكل بخشيدن به مبارزين و مبارزه، تربيت نسل‌هاي جديد مبارزين و انقلابيون براساس انديشه اسلامي خصوصاً بين طلاب علوم ديني و دانشجويان، سعي در اخذ مباني مبارزه از قرآن و حديث، مقابله با انديشه‌هاي ماديگرايانه ماركسيستي و ليبراليستي و امثال آن، به تعميق انديشه اسلامي و مبارزه در چهارچوب نهضت امام خميني پرداخت و عليرغم مقابله رژيم پهلوي به موفقيت‌هاي زيادي دست يافت. نگاه چندبُعدي به مبارزه، استفاده از شبكه عظيم اطلاع‌رساني نهضت امام خميني و رسانه فراگير منبر و عملگرايي‌اش، از برخي علل موفقيت ايشان بوده است.در پي وقوع زمين‌لرزه‌ي ويرانگر جنوب خراسان در ۹ شهريور ۱۳۴۷ عده‌اي از روحانيون خراسان به سرپرستي آيت‌الله خامنه‌اي با هدف امداد و سامان‌دهي كمكهاي مردمي به زلزله‌زدگان، عازم فردوس شدند. اين اقدام با مخالفت مقامات امنيتي محلي روبه‌رو شد اما گروه امداد اقدامات مؤثري در كمك‌رساني به زلزله‌زدگان انجام داد. حضور و كمك‌رساني دو ماهه‌ي آيت‌الله خامنه‌اي در فردوس فرصتي پديد آورد تا با مشكلات مردم زلزله‌زده از نزديك آشنا شود و با آنان مأنوس گردد و در مجالس و منابر و همچنين هيئتهاي مذهبي، پيام نهضت اسلامي را براي مردم آن سامان تبيين كند. اين فعاليت‌ها حساسيت شهرباني و ساواك خراسان را برانگيخت و به اقامتش در فردوس پايان داده شد[۵۶] . او در اواخر دي‌ماه همان سال به قصد زيارت عتبات عاليات و ديدار با امام خميني (ره) اقدام كرد اما با مخالفت و ممانعت ساواك روبه‌رو شد. اين محدوديت تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت و وي ممنوع‌الخروج بود. [۵۷] محكوميت به شش ماه حبسآيت‌الله خامنه‌اي به اتهام عضويت در گروه يازده نفره به شش ماه زندان محكوم گرديد. به دنبال انتشار اين خبر در روزنامه‌ي كيهان و احضار آيت‌الله خامنه‌اي به دادگاه تجديد نظر، وي پس از مشورت با عده‌اي از علماي مشهد از حضور در دادگاه خودداري ورزيد[۵۸] . او با آنكه تحت پيگرد بود با برخي از روحانيون مبارز ازجمله سيد محمود طالقاني، سيد محمدرضا سعيدي، محمدجواد باهنر، محمدرضا مهدوي‌كني، مرتضي مطهري، اكبر هاشمي رفسنجاني و فضلالله محلاتي در مشهد و تهران ارتباط داشت و به رغم اقامت در مشهد در بسياري از جلسات علما و روحانيون مبارز تهران حضور مي‌يافت[۵۹] . او با تشكيل جلساتي با حضور عده‌اي از روحانيون درباره‌ي اعزام روحانيون و طلاب به روستاهاي اطراف مشهد تصميم‌گيري و اقدام ميكرد[۶۰] .آيت‌الله خامنه‌اي با نگاه عقيدتي به نهضت اسلامي و پرورش فكري مردم برآن مبنا، مبارزات خود را ادامه داد. او با برگزاري جلسات تفسير براي طلاب علوم ديني و دانشجويان و ايراد سخنراني براي اقشار مختلف مردم مي‌كوشيد مباني ديني ـ اعتقادي آنان را تقويت نمايد. او معتقد بود تحقق آرمانهاي اسلامي در بستري از كوششهاي فرهنگي ممكن است و خيزشهاي مردمي جز با گسترش آگاهي و دانايي محقق نخواهد شد. جريان روشنفكري جريان فعال و مبارز در دانشگاهها تلقي مي‌شد. اين رويكرد را در واكنش به فعاليتهاي جريانهاي سياسي معتقد به تفكر ماركسيستي، ضروري مي‌دانست. در اين زمينه فعاليتهاي علمي و جلساتي را با شركت مبارزان و متفكران اسلامي در سال ۱۳۴۸ برگزار كرد[۶۱] . سخنراني‌ها در حسينيه ارشاد و مسجد الجواد تهرانآيت‌الله خامنه‌اي با بسياري از روشنفكران و كانونهاي روشنفكري مشهور در عرصه‌ي مبارزه نيز ارتباط و همكاري داشت. وي در سال ۱۳۴۸ به منظور تبيين مباحث تأثيرگذار در روند مبارزه به ايراد سخنرانيهايي در برخي مراكز فعال سياسي ـ اسلامي در تهران از جمله حسينيه‌ي ارشاد و مسجد الجواد تهران دعوت شد[۶۲] . سخنرانيهاي وي در حسينيه‌ي ارشاد كه در اواخر سال ۱۳۴۸ و به دنبال دعوت آيت‌الله مرتضي مطهري از وي صورت گرفت و نيز سخنراني در مسجد الجواد تهران، به دعوت انجمن اسلامي مهندسين، تأثير زيادي در روشنگري نسل جوان، به ويژه دانشجويان و دانش‌آموزان داشت[۶۳] . آيت‌الله خامنه‌اي در بهار ۱۳۴۹ در جهت عمق بخشيدن به روند نهضت اسلامي و تقويت بن‌مايه‌هاي عقيدتي مبارزه با رژيم پهلوي، سلسله جلساتي را پايه‌گذاري كرد كه در آن ايده‌ي مبارزاتي خود مبني بر تدوين جهانبيني و ايدئولوژي اسلامي را با دعوت از افرادي چون مرتضي مطهري، سيد محمود طالقاني، سيد ابوالفضل زنجاني، مهدي بازرگان، اكبر هاشمي رفسنجاني، يدالله سحابي، عباس شيباني و كاظم سامي به بحث و بررسي گذاشت. اين سلسله‌جلسات به تدوين جهان‌بيني و ايدئولوژي اسلامي انجاميد[۶۴] . چهارمين بازداشتبا درگذشت آيت‌الله سيد محسن حكيم در خرداد ۱۳۴۹ بحث مرجعيت كه در گذشته پس از رحلت آيت‌الله بروجردي مطرح شده بود، به صورت جدي در جامعه مطرح گرديد و در اين ميان آيت‌الله خامنه‌اي ضمن گرامي‌داشت مقام فقهي و علمي آيت‌الله حكيم و ارسال پيامهاي تسليت به برخي از علما، تلاش مضاعفي براي تحكيم مرجعيت امام خميني به عنوان مرجع تقليد اعلم انجام داد. در همان ايام و به دنبال شهادت آيت‌الله سيد محمدرضا سعيدي در ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ توسط ساواك كه از مهم‌ترين مروجين امام خميني در آن مقطع بود، تلاش كرد به همراه شمار ديگري از مبارزان ضمن هدايت واكنشهاي مردمي در اعتراض به شهادت وي، از موقعيت پديد آمده به نفع مبارزه بهره ببرد. بر اثر جريان‌سازي وي در اين برهه بود كه عده‌اي از طلاب علوم ديني به تهيه و انتشار اعلاميه‌هايي در حمايت از امام خميني و انتقاد از رژيم و ساواك اقدام كردند[۶۵] . به دنبال آن و با گسترش دامنه‌ي اعتراضات و مبارزات [۶۶] ساواك مشهد در ۲ مهر ۱۳۴۹ دستگير و مدتي در زندان لشكر خراسان ـ تنها زندان امنيتي مشهد ـ بازداشت كرد[۶۷] . در محرم ۱۳۹۱/ اسفند ۱۳۴۹ با آنكه نام آيت‌الله خامنه‌اي در فهرست واعظان ممنوع‌المنبر ساواك قرار گرفته بود وي سخنرانيهايي در هيئت انصارالحسين تهران ايراد كرد[۶۸] . آيت‌الله خامنه‌اي در سال ۱۳۵۰ به دعوت آيت‌الله طالقاني سخنراني‌هايي در مسجد هدايت تهران، كه كانون توجه دانشجويان و جوانان مبارز بود، ايراد كرد[۶۹] . سه مرتبه بازداشت در سال ۱۳۵۰در پي تحريم جشنهاي ۲۵۰۰ ساله از سوي امام خميني[۷۰] ساواك مراقبتهاي شديدي نسبت به فعاليت روحانيون مبارز در پيش گرفت. بر اين اساس وي در مرداد ۱۳۵۰ به ساواك مشهد احضار و مدتي در زندان لشكر خراسان بازداشت شد[۷۱] . او پس از آزادي، فعاليتهاي خود را ادامه داد و در همان سال دو بار ديگر نيز بازداشت شد؛ يكي در آبان ۱۳۵۰ كه به بازداشت كوتاه‌مدت وي در زندان لشكر خراسان انجاميد. ديگري در ۲۱ آذر همان سال كه به اتهام اقدام برضد امنيت داخلي به سه ماه حبس محكوم گرديد[۷۲] . ادامه جلسات درس در تهران، مشهد و نيشابوروي پس از آزادي، فعاليتهاي سياسي ـ اجتماعي خود را گسترش داد و بارها در جلسات هيئت انصارالحسين و مسجد نارمك تهران حضور يافت و سخنرانيهايي در موضوعات ديني و سياسي ايراد كرد. جلسات درس و تفسير او در مدرسه‌ي ميرزاجعفر و مسجد امام حسن (ع) و مسجد قبله و نيز در منزلش در مشهد ادامه داشت. مخاطب او در اين جلسات دانش‌آموزان، دانشجويان، طلاب جوان و گروههايي از اقشار مختلف مردم بودند كه وي آنان را با تفكر اسلام انقلابي و سياسي آشنا مي‌ساخت. عده زيادي از مخاطبان جلسات و شاگردان او بعدها در اوج مبارزات در نقاط مختلف كشور به آگاهي‌بخشي پرداختند. گزارشهاي جلسات سخنراني و درس او بارها از سوي مأموران امنيتي منعكس شده است. از نظر ساواك، افرادي چون آيت‌الله خامنه‌اي از مدرسان روشنفكر و انقلابي حوزه‌هاي علميه تلقي مي‌شدند كه ضمن داشتن ارتباط با دانشجويان و جوانان، مروج انديشه‌هاي مبارزاتي امام خميني و خواستار آگاه ساختن طلاب علوم ديني به مسائل سياسي و اجتماعي بودند[۷۳] .آيت‌الله خامنه‌اي در فروردين ۱۳۵۲ براي تبليغ عازم نيشابور شد و در مساجد آن شهر سلسله‌جلسات درس اصول عقايد را، كه هفته‌اي يك بار در روزهاي سه‌شنبه برگزار مي‌شد، داير كرد[۷۴] . در خرداد ۱۳۵۲ ساواك جلسات تفسيرش در مسجد امام حسن (ع) و منزلش را تعطيل كرد[۷۵] . آيت‌الله خامنه‌اي در آذر ۱۳۵۲ محل اقامه‌ي نماز جماعت و جلسات تفسير خود را به دعوت باني و واقف مسجد كرامت، به آن مسجد انتقال داد و مسجد يادشده را به كانون فعاليت دانشجويان و طلاب جوان تبديل كرد[۷۶] . ساواك مشهد در واكنش به فعاليتهاي سياسي گسترده‌ي او، او را از اقامه‌ي نماز جماعت در آن مسجد باز داشت[۷۷] . زندان ششم؛ سخت‌ترين دوره حبسدر آبان ۱۳۵۳ به دعوت آيت‌الله محمد مفتح، امام جماعت مسجد جاويد تهران، كه در آن ايام ممنوع‌المنبر شده بود، در آن مسجد به سخنراني پرداخت. در پي آن ساواك به دستگيري آيت‌الله مفتح و تعطيلي مسجد جاويد به عنوان يكي از كانونهاي مهم مبارزه اقدام كرد[۷۸] . به دنبال آن، منزل آيت‌الله خامنه‌اي هم در آذر ماه همان سال مورد بازرسي ساواك قرار گرفت. ساواك علت بازرسي را، اظهارات وي در جلسه‌اي خصوصي درباره‌ي ضرورت ايجاد جمعيتي براي سامان‌دهي مبارزه و استفاده از فرصتها براي پيشبرد اهداف نهضت اسلامي در مشهد اعلام نمود[۷۹] . در نهايت آيت‌الله خامنه‌اي در دي ۱۳۵۳ براي ششمين بار دستگير و اين بار به زندان كميته‌ي مشترك ضدخرابكاري در تهران منتقل گرديد[۸۰] و به گفته خود دشوارترين و سخت‌ترين وضعيت‌ حبس خود را تجربه كرد.او در حبس، اجازه‌ي ملاقات نداشت و از وضعيت و محل حبس او اطلاعي به خانواده‌اش نيز داده نشده بود[۸۱] . فعاليت‌هاي منجر به تبعيداو در ۲ شهريور ۱۳۵۴ از زندان آزاد شد، اما تحت مراقبت مأموران امنيتي بود و اقامه‌ي جماعت، سخنراني، تدريس و جلسات تفسير وي حتي در منزلش ممنوع شده بود[۸۲] . اما او به‌رغم همه‌ي محدوديتهاي سياسي و امنيتي جلسات تفسير و فعاليتها و اقدامات روشنگرانه‌ي انقلابي خود را به صورت مخفيانه پيگرفت و پرداخت شهريه‌ي امام خميني به طلاب علوم ديني را نيز ادامه داد[۸۳] . در اواخر سال ۱۳۵۴ مخفيانه كتاب طرح كلي انديشه‌ي اسلامي در قرآن را با نام مستعار سيدعلي حسيني منتشر كرد. او در خرداد ۱۳۵۵، به دنبال وقوع سيل در قوچان، گروهي را تشكيل داد كه از مشهد براي كمكرساني به مردم سيل‌زده به آن شهر اعزام شده و با استقرار در مدرسه‌ي عوضيه‌ي آن شهر به امدادرساني پرداختند[۸۴] .در اسناد ساواك گزارش‌هايي درباره‌ي فعاليتهاي سياسي آيت‌الله خامنه‌اي و پدرش در اواخر سال ۱۳۵۵ در مشهد وجود دارد كه به طرف‌داري از امام خميني و تبليغ نهضت اسلامي پرداخته‌اند. آيت‌الله خامنه‌اي در محرم ۱۳۹۶/دي ۱۳۵۵ سخنرانيهايي عليه رژيم ايراد كرد و ضمن برگزاري سلسله‌جلسات مباحثه درباره‌ي تبيين فضاي فكري ـ فرهنگي، به‌ويژه براي دانشجويان و جوانان[۸۵] و نيز حضور در جلسات علما و روحانيون تهران روند مبارزه را شدت بخشيد[۸۶] . از سوي ديگر، ساواك هم مي‌كوشيد براي به دست آوردن مستنداتي عليه او و مبارزان ديگر در آن جلسات نفوذ كند[۸۷] . به دنبال درگذشت علي شريعتي در لندن در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ آيت‌الله خامنه‌اي در بزرگداشت و مراسم ترحيم وي حضور داشت. اين حضور او به دليل آشنايي و ارتباط ديرينه‌اش با شريعتي و پدرش بود[۸۸] . تبعيد به ايرانشهربه دنبال درگذشت آيت‌الله سيد مصطفي خميني در اول آبان ۱۳۵۶ در نجف اشرف، آيت‌الله خامنه‌اي به همراه برخي از مبارزان مراسم ختمي در ۶ آبان در مسجد ملاهاشم برپا كرد[۸۹] . همان ايام به همراه عده‌اي از علماي مشهد تلگرام تسليتي به امام خميني در نجف مخابره كردند[۹۰] . با درگذشت آيت‌الله سيد مصطفي خميني و تحولاتي كه در پي آن پديد آمد، نهضت اسلامي وارد مرحله‌ي نهايي خود شد و حركتهاي جدي براي پيروزي انقلاب آغاز گرديد.رژيم پهلوي هم در واكنش به اين فعاليتها، به‌رغم اعلام سياست فضاي باز سياسي، با سركوب و خفقان فعاليتهاي مبارزان را محدودتر كرد. به دنبال اجراي اين سياست، برخي از مبارزان سرشناس به تبعيد محكوم شدند كه آيت‌الله خامنه‌اي هم در زمره‌ي آنان بود. او از سوي كميسيون امنيت اجتماعي خراسان به سه سال تبعيد در ايرانشهر محكوم گرديد[۹۱] و مأموران ساواك در ۲۳ آذر ۱۳۵۶ به منزل او يورش برده و او را دستگير و به ايرانشهر انتقال دادند. هدف رژيم از اين اقدام، قطع ارتباط او با مردم و مبارزان و به دنبال آن، عدم توفيق وي در امر مبارزه و افشاگري عليه حكومت بود[۹۲] . اما وي به علت تعامل با اهل تسنن اشتهار و محبوبيتي در ميان مردم ايرانشهر يافت و با بهره‌گيري از اين فرصتها پيام انقلاب را به مردم دورترين نقاط كشور رساند[۹۳] . سخنرانيهاي او در مسجد آل‌رسول ايرانشهر و رفت و آمد علما و روحانيون مبارز، نيروهاي انقلابي و اقشار مختلف مردم به منزل او، عوامل امنيتي را بر آن داشت كه فعاليتهاي او را محدود سازند و از رفت و آمد مردم ممانعت به‌عمل آورند[۹۴] .او در ۱۹ فروردين ۱۳۵۷ در پي كشتار مردم در يزد، در نامه‌اي به آيت‌الله محمد صدوقي اين اقدام وحشيانه‌ي رژيم پهلوي را محكوم كرد و ضمن ترغيب مردم به ادامه‌ي مبارزه، ياد شهداي آن حادثه را گرامي داشت[۹۵] . اين نامه به صورت اعلاميه در سراسر كشور پخش گرديد[۹۶] .وقوع سيل در ايرانشهر در ۱۱ تير۱۳۵۷ موقعيتي فراهم آورد تا آيت‌الله خامنه‌اي با توجه به تجربيات پيشينش، مديريت تنها گروه امدادي را عهده‌دار شود. وي با هماهنگي‌هايي كه با روحانيون شهرهاي مختلف از جمله يزد و مشهد داشت، توانست كمكهاي مردمي را از اقصا نقاط ايران جذب و در بين سيل‌زده‌ها تقسيم كند[۹۷] .آيت‌الله خامنه‌اي در دوران تبعيد ارتباط خود را با مبارزان و علماي تراز اول مبارزه در شهرهاي ايران حفظ كرد و پيوسته مكاتباتي درباره‌ي نهضت اسلامي با آنان داشت و از اين طريق در جريان بسياري از حوادث و رخدادها قرار مي‌گرفت و با نامه‌نگاريهاي گوناگون در بسياري از تصميم‌گيريهاي جمعي علما مشاركت مي‌كرد. تبعيد به جيرفتبا اوج‌گيري انقلاب اسلامي در آستانه‌ي ماه رمضان، ۲۸ شعبان ۱۳۹۸/ ۲۸ تير۱۳۵۷، شماري از طلاب حوزه‌ي علميه‌ي مشهد به ادامه‌ي تبعيد آيت‌الله خامنه‌اي اعتراض و خواستار بازگشت وي به مشهد شدند كه به دخالت مأموران انتظامي انجاميد[۹۸] . گسترش فعاليتهاي انقلابي و مردمي آيت‌الله خامنه‌اي در راستاي جهت‌دهي و سامان‌دهي مبارزه در ايرانشهر و مناطق و شهرهاي اطراف از يك سو، و محبوبيت و نفوذ روزافزون وي در ميان اقشار مختلف مردم آن سامان از سوي ديگر، مقامات امنيتي را بر آن داشت تا محل تبعيد وي را به جيرفت كه در مقايسه با ايرانشهر دورافتاده و داراي محدوديت‌هاي بيشتري بود، تغيير دهند. لذا وي در ۲۲ مرداد به جيرفت انتقال يافت[۹۹] .مبارزات سياسي آيت‌الله خامنه‌اي در جيرفت هم متوقف نماند و او از همان آغاز ورود به آن شهر با سخنراني در مسجد جامع به افشاگري عليه حكومت پهلوي پرداخت. يكي از سخنرانيها، كه در ۱۵ شهريور ۱۳۵۷ صورت گرفت، به برپايي تظاهرات و سردادن شعارهاي انقلابي توسط مردم منجر شد[۱۰۰] . اين اتفاق زماني روي داد كه هنوز تظاهرات و راهپيمايي در شهرهاي كوچك معمول نشده بود. او در شمار روحانيون تبعيدي‌اي بود كه در نامه‌اي به آيت‌الله سيدعبدالحسين دستغيب، ضمن تشريح حوادث كشور و ذكر جنايات رژيم پهلوي در شيراز، مشهد، اصفهان و جهرم راهكارهايي را براي تداوم نهضت اسلامي تا سرنگوني حكومت پهلوي ارائه دادند[۱۰۱] . وي در اين دوره، مخفيانه عازم كهنوج شده، سخنرانيهاي افشاگرانه‌اي ايراد كرد[۱۰۲] . بازگشت به مشهدبا گسترش مبارزات مردمي و ازهم‌گسيختگي اركان رژيم و ناتواني آن در مهار روند انقلاب، آيت‌الله خامنه‌اي در اول مهر ۱۳۵۷ از جيرفت به مشهد مراجعت كرد و در آنجا فعاليت‌هاي خود را در امر سامان‌دهي امور انقلاب و تشديد روند مبارزه و پيگيري مسائل گوناگون نهضت ادامه داد[۱۰۳] . در ايام اقامت امام خميني در فرانسه، با ارسال تلگرامي به همراه برخي از روحانيون مبارز مشهد، اقامت موقت امام در فرانسه را عاملي براي پديد آمدن موجي از اميد و تصميم و قاطعيت در دل مردم و نشاني از عزم و اراده‌ي راسخ امام در راه نجات امت مسلمان ايران عنوان كرده و از ايشان تقاضا كردند دستورات لازم را براي ادامه‌ي مبارزه صادر كند. در پايان نيز خواستار بازگشت امام خميني به ايران شدند[۱۰۴] .فعاليتهاي مبارزاتي آيت‌الله خامنه‌اي در مشهد در مدت اندكي شتاب بيشتري به خود گرفت و او ضمن سازمان‌دهي حركتها و تظاهرات مردمي، سخنرانيهاي افشاگرانه‌اي را در اجتماعات مردم مشهد ايراد كرد[۱۰۵] . در عين ‌حال با بيت امام و ديگر مبارزان در ارتباط و مشورت دائم بود. پيرو همين ارتباط بود كه سيد احمد خميني در ۱۰ آبان ۱۳۵۷ از پاريس با آيت‌الله صدوقي تماس گرفت و تمايل امام خميني براي ملاقات با وي و آيت‌الله خامنه‌اي را اعلام كرد[۱۰۶] . آيت‌الله خامنه‌اي در شمار روحانيوني بود كه با سخنراني در ورزشگاه سعدآباد مشهد در اجتماع بزرگ فرهنگيان آن شهر خواستار بازگشت امام خميني و تشكيل حكومت اسلامي شد[۱۰۷] . او در آخرين روزهاي آبان همراه با سيدعبدالكريم هاشمي‌نژاد با عزيمت به شهرستانهاي قوچان، شيروان و بجنورد و برپايي جلسات سخنراني به تقويت جريان انقلاب در آن شهرها همت گماشت. فعاليتهاي روزافزون و تأثيرگذار آيت‌الله خامنه‌اي در مشهد، مقامات امنيتي رژيم پهلوي را بر آن داشت كه ايشان را دستگير نمايند. در گزارشهاي ساواك از آيت‌الله خامنه‌اي به عنوان يكي از پرچمداران برجسته‌ي انقلاب در خراسان نام برده شده است[۱۰۸] . سخنراني عاشوراي ۵۷ در حرم امام رضاوي در ۱۹ و ۲۰ آذر ۱۳۵۷ هم‌زمان با تاسوعا و عاشوراي حسيني سخنراني پرشوري در اجتماع بزرگ راه‌پيمايان مشهد ايراد كرد و خطبه‌ي شب عاشورا را در حرم مطهر امام‌رضا (ع) به نام امام خميني خواند و با اين اقدام انقلابي تابوي سنتي حكومت پهلوي را كه تا پيش از آن، مراسم مذكور را به صورت تشريفاتي و با دعا براي محمدرضا پهلوي اجرا مي‌كرد، در هم شكست[۱۰۹] . همچنين او در روز عاشورا تظاهرات عظيم مردم مشهد را سامان‌دهي كرد و در اجتماع بزرگ آنان به سخنراني پرداخت[۱۱۰] . وي در شمار روحانيوني بود كه در ۲۴ آذر در اعتراض به حمله‌ي مأمورين رژيم پهلوي به بيمارستان شاهرضاي مشهد (امام رضا (ع) كنوني) برنامه‌ي تحصن در بيمارستان مزبور را مطرح كرد[۱۱۱] . در مسير حركت آنان براي تحصن بسياري از مردم نيز به آنان پيوستند و در شمار متحصنين قرار گرفتند[۱۱۲] . متحصنين با صدور اعلاميه‌اي ضمن تشريح جنايات عوامل حكومت پهلوي، مجازات آنان را خواستار شدند[۱۱۳] و بر سرنگوني حكومت پهلوي و بازگشت امام خميني تأكيد كردند. اين اقدام آنان بازتاب گستردهاي يافت و اعلاميه‌هاي متعددي در همبستگي و حمايت از آنها در سراسر ايران منتشر شد[۱۱۴] . تظاهرات ۹ دي ۵۷ مشهدآيت‌الله خامنه‌اي در ۹ دي ۱۳۵۷ به همراه عده‌اي از علماي مبارز مشهد پيشاپيش جمعيت انبوهي از مردم به منظور همراه ساختن كاركنان استانداري خراسان با جريان انقلاب به سوي ساختمان استانداري حركت كردند. اما عليرغم تلاشهاي مسالمت‌آميز آنها نيروهاي انتظامي مستقر در استانداري به سوي مردم آتش گشودند. به دنبال آن جمعيت تظاهركننده به خيابانها ريخته و برخي ساختمانها و مراكز دولتي را به آتش كشيدند. شب حادثه، علماي مشهد از جمله آيت‌الله خامنه‌اي با تشكيل جلسه‌اي كوشيدند مانع درگيري و كشتار بيشتر مردم در روز بعد بشوند، ولي عوامل رژيم پهلوي با قتل‌عام مردم تظاهركننده فاجعه‌ي يكشنبه‌ي خونين ۱۰ دي ۱۳۵۷ را به بار آوردند[۱۱۵] . به دنبال وقوع اين حوادث، آيت‌الله خامنه‌اي به همراه عده‌اي از روحانيون مبارز مشهد در محكوميت اين حادثه و تداوم نهضت اعلاميه‌اي صادر كردند[۱۱۶] . عضويت در شوراي انقلاببا شتاب گرفتن روند فروپاشي حكومت پهلوي و نمايان شدن نشانه‌هاي پيروزي نهايي نهضت اسلامي، امام خميني در ۲۲ دي ۱۳۵۷ فرمان تشكيل شوراي انقلاب اسلامي را صادر كردند[۱۱۷] . آيت‌الله خامنه‌اي كه از سوي امام به عضويت آن شورا انتخاب شده بودند با نقش محوري كه در تحولات انقلاب اسلامي در مشهد داشت، اين شهر را ترك و در اواخر دي ۱۳۵۷ به تهران آمد و در مدرسه‌ي رفاه مستقر شد و همگام با ديگر مبارزان، به‌ويژه آيات بهشتي، مطهري و مفتح براي تدارك مرحله‌ي نهايي پيروزي انقلاب اسلامي و برنامه‌ريزي براي آينده، نقش فعالي برعهده گرفت[۱۱۸] . پس از تشكيل كميته‌ي استقبال از امام خميني توسط شوراي انقلاب اسلامي[۱۱۹] مسئوليت كميته‌ي تبليغات آن را عهده‌دار شد. تحصن در مسجد دانشگاه تهرانبه دنبال بسته شدن فرودگاههاي كشور به دستور بختيار و ممانعت از بازگشت امام خميني به ايران، آيت‌الله خامنه‌اي به همراه آيت‌الله بهشتي و چند تن از روحانيون مبارز سرشناس در اعتراض به اين اقدام دولت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن عظيمي را سامان‌دهي كردند كه با پيوستن ساير علما، دانشگاهيان و مردم ابعاد وسيعي به خود گرفت[۱۲۰].شب قبل از آغاز تحصن، آيت‌الله بهشتي در بهشت‌زهرا سخنراني كرد و آيت‌الله خامنه‌اي قطعنامه‌اي را كه خود تهيه كرده بود براي مردم قرائت نمود و با اين برنامه تحصن روز بعد در مسجد دانشگاه تهران قطعيت يافت. آيت‌الله خامنه‌اي در طول تحصن با تشكيل ستادي و با مشاركت برخي از مبارزين متحصن به اقداماتي دست زدند كه عمده‌ترين آنها انجام سخنراني، انتشار اعلاميه و انتشار نشريه‌اي به نام «تحصن» بود[۱۲۱] . متحصنان در روز هشتم بهمن با صدور اعلاميه‌اي تأكيد كردند تا باز شدن فرودگاهها به روي امام خميني به تحصن خود ادامه خواهند داد[۱۲۲] . اين تحصن كه تا صبح روز ۱۲ بهمن ادامه يافت[۱۲۳] ، مسجد دانشگاه تهران را به كانوني تأثيرگذار در روند مبارزه تبديل كرد.در لحظه‌ي تاريخي ورود امام خميني به ميهن در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ آيت‌الله خامنه‌اي، به همراه علما، روحانيون و مبارزان اسلامي براي استقبال از امام خميني در فرودگاه مهرآباد حضور يافت. در طول دهه‌ي فجر انقلاب اسلامي، آيت‌الله خامنه‌اي همواره در كنار امام خميني بود و در بسياري از امور به ايشان مشورت مي‌داد و همچنين مسئوليت كميته‌ي تبليغات دفتر امام را با هدف مقابله با توطئه‌هاي خبري و تبليغاتي مخالفان داخلي و خارجي حكومت اسلامي، مقابله با فرصت‌طلبي‌هاي احزاب و گروههاي گوناگون سياسي، تنظيم و انتشار اخبار و انتشار نشريه‌اي به نام «امام»

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 47
  • بازدید ماه : 146
  • بازدید سال : 955
  • بازدید کلی : 4,872